پادشاه قصههای ما مثل همه پادشاهان بود.مثل همه هوسهای عجیبی به سرش میزد. دوست داشت مردم کشورش کوتوله، تاس و دکاغ کندهه باشند. آدمهایی را به خوابش میآمدند، در بیداری تنبیه میکرد و البته فقط آدمها را تنبیه نمیکرد؛ درختها و عروسکها هم به دستور پادشاه تنبیه میشدند. آن قدر از خودش راضی بود که انتظار داشت گلهای باغچه با تحسین نگاهش کنند و اگر تمام مدالهای دنیا را زا خودش آویزان میکرد. باز هم ناراضی بود.
کتاب خوب و جالبیه بهتون پیشنهاد میدم بخونید.
جوزف از رفتار پدرش خسته شده است پدر خرید کردن را فراموش می کند،غذا های وحشتناکی می پزد و به او در تکالیف مدرسه کمک نمی کند.جوزف مجبور است شام مدرسه اش را بخورد .جوزف کتابخانه ای پیدا می کندکه پر از انواع پدر هاست و تمامی پدرها،پدرهایی خوب و عالی هستند.
آیا او بایستی پدر منظم را به امانت بگیرد و یا پدری ورزشکار و یا پدری باهوش و یا پدری دست و دلباز؟ جوزف می خواهد تمامی آن هارا امتحان کند، ولی او کدام یک از آن ها را نگه می دارد؟
پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم قصه ای شاد است که می تواند تمامی بچه هایی را که والدینی بی نقص ندارند خوشحال کند.
نویسنده دنیس ولهن
مترجم:فرزاد اکبرپور
از نظر من این کتاب خیلی خوبه بهتون پیشنهاد میدم حتما بخونید.
معنی بیت اول
ما همانند بچه هایی که در دبستان در دبستان پرورش میابند در خاک پاک ایران پرورش میابیم
بیت دوم
همه ی ما یار و یاور و مانند برادر و طن هستیم و مانند جسم و جان باهم مهربان هستیم
بیت سوم
ما شریف ترین و نجیب ترین ملت و یادگاری از دوران کهن و قدیمی پر افتخارمان هستیم
بیت چهارم
وطن ما همانند مادرما برایمان عزیز است و از آن محافظت میکنیم
بیت پنجم
خدا را شکر میکنیم که از زمان کودکی به ما درس دوست داشتن وطن آموخته اند
بیت ششم
چون دوست داشتن وطن جزی از ایمان است پس ما حتما انسانهای با ایمانی هستیم
بیت هفتم
اگر دشمنی به وطن مان حمله کند جان و دلمان را بدون هیچ توقعی در راه آن فدا میکنیم
معنی لغات شعر
اطفال : جمع طفل کودک
اشرف:شریف تر
دوران: زمان
حب الوطن :میهن دوستی
ملل :جمع ملت
انجیب :نجیب تر
درباره این سایت